هیچ وقت نگو رسیدم ته خط....
"اگر هم احساس کردی رسیدی ته خط"....
یادت بیار که معلم کلاس اولت گفت:نقطه سر خط.....
باران می بارید...
کودک نگاهی به سوراخ چکمه اش انداخت!
لبخندی زد
سرش را رو به آسمان کرد وگفت: " خدایا گریه نکن "
" امشب می دوزمش...!
پرستار:این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید.
پیرمرد:اما من پولی ندارم پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم.خواهش می کنم عملش کنید من پول و تا شب براتون میارم…
پرستار:با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.
اما دکتر بدون اینکه نگاهی به کودک بیندازد گفت : این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.
اما صبح روز بعد..
دکتر بر سر مزار دختر کوچکش اشک می ریخت…
و چه قدر زود دیر می شود
تنها ایستادن ، نشانه ی بی کس بودن نیست
بلکه یعنی آنقدر قوی هستم که به تنهایی
از عهده ی مشکلاتم برآیم
اسکناس ده پوندی به او داد. راننده با دیدن اسکناس گفت: “گور بابای چرچیل! اگر بخواهید،
تابلو ؛ نقاش را ثروتمند کرد.
شعر ِشاعر به چند زبان ترجمه شد.
کارگردان جایزه ها را درو کرد…
و هنوز سر همان چهار راه واکس میزند
کودکی که بهترین سوژه بود
.: Weblog Themes By Pichak :.